متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بی حسیبت
***
چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری
مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت
***
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت
و گرم تو سیل باشی نگریزم از نشیبت
***
به قیاس درنگنجی و به وصف درنیایی
متحیرم در اوصاف جمال و روی و زیبت
***
اگرم برآورد بخت به تخت پادشاهی
نه چنان که بنده باشم همه عمر در رکیبت
***
عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند
مگر او ندیده باشد رخ پارسافریبت
***
تو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت
به درآی اگر نه آتش بزنیم در حجیبت
***
تو درخت خوب منظر همه میوهای ولیکن
چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
***
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
***
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت